نمونه هایی از حکاکی لیزری پارچه

پیشینهٔ بافت پارچه در ایران :

کاوش‌ها و پژوهش‌های دانشمندان و پژوهشگران در صد سالهٔ اخیر نشان داده است که ایرانیان از پیشتازانی بوده‌اند که به کار بافندگی پارچه پرداخته‌اند. حتی ساکنین ایران باستان در دورهٔ دوم سنگ (یا به اصطلاح عصر حجر میانین) با فن پارچه‌بافی و حکاکی پارچه آشنا بوده‌اند. برای اثبات این واقعیت، بهترین گواه؛ سفال‌ها، نگین‌ها و مهره‌هایی‌اند که بیش از هشت هزار سال قبل از میلاد در ژرفای خاک‌های این مرز و بوم جا گرفته‌اند. پروفسور کارلتون کن که برای ادارهٔ کل باستان‌شناسی کار می‌کرد، ضمن کاوش‌هایی در سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ (۱۹۴۹ تا ۱۹۵۰) در غاری موسوم به غار کمربند در نزدیکی دریای کاسپین، پارچه‌هایی به دست آورد که ثابت می‌کند اقوام ایرانی از همان آغاز غارنشینی، پشم گوسفند و بز را به‌صورت پارچه می‌بافتند. آزمایش‌هایی که با کربن ۱۴ بر روی پارچه‌ها انجام گرفت، نشان داد که قدمتشان به ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد می‌رسد.

لنگرها و دوک‌هایی که طی سی سال اخیر در حفاری‌های مختلف به‌دست آمده گواه وجود کارگاه‌های بافندگی در ایران کهن است. باستان‌شناسانی چون پروفسور گیرشمن و دکترفیلیس اکرمن تأیید می‌کنند که عمر این دوک‌ها و لنگرها، با نخستین آثار سکونت انسان در فلات ایران مطابقت کامل دارد. در دورهٔ تمدن شوش (۴۵۰۰ سال قبل از میلاد) فن پارچه‌بافی با توجه به ظرافت پارچه، راه کمال را طی کرده‌است؛ تیغهٔ مسینی که با سفال‌های عهد اول در شوش به‌دست آمده و اثر املاح مس بر روی پارچه‌ای که تیغه را در آن پیچیده بودند، گواه این مدعاست. هم‌اکنون قسمت‌هایی از این قطعه پارچه در موزه لوور موجود است.

از نوشته‌های گزنفون چنین برمی‌آید که، در دورهٔ مادها و در آذربایجان پارچه‌هایی زیباتر و بهتر از گذشته بافته می‌شده است. چنانکه کورش هخامنشی تحت‌تاثیر زیبایی و کمال لباس مادها قرار گرفت و نزدیکان خود را نیز برآن داشت تا مانند مادها لباس بپوشند.

نساجی ایران در آذربایجان و در دوره هخامنشی به‌ویژه در زمینهٔ بافت پارچه‌های ابریشمی، پشمی نرم و لطیف، مشهور بود و شاهان این دوره به داشتن لباس‌های زیبا و فاخر شهرت داشتند. یکی از دلایلی که برای نشان دادن پیشرفت صنعت پارچه‌بافی در زمان هخامنشیان ارائه می‌شود این است که اسکندر با آن همه تعصب یونانی‌گری، برحسب نوشته‌هایهرودوت و پلوتارک از زمان ورود به ایران تا هنگام مرگش لباس‌های زربفت ایرانی بر تن می‌کرد. پلوتارک و دبودور همچنین نوشته‌اند که پارچه‌های زری که تار آن را از طلا و نقره می‌کشیدند و همچنین مخمل، پارچه‌های پشمی و پارچه‌های کتانی ایران در دورهٔ هخامنشیان بی اندازه مطلوب بود.

پس از انقراض دولت هخامنشی، مدت ۵ قرن از نظر بسیاری از صنایع و هنرها از جمله صنعت بافندگی پیشرفت چشمگیری پدید نیامد. این توقف صنعتی و هنری مولود دو عامل است. یکی نفوذ تمدن و سلیقه یونانی‌ها در دوره سلوکی‌ها که موجب امحای فرهنگ و تمدن ایران و توقف هرگونه پیشرفتی در فنون و صنایع خاص ایرانی شد. دوم روحیهٔ جنگجویی و جهانگیری پادشاهان اشکانی که هرچند افتخارات تاریخی بسیاری را سبب شد و در بعضی مواقع ناگزیر به جنگ بودند، با این همه پادشاهان این دوره را از پرداختن به این هنر، تشویق و تربیت صنعتگران و هنرمندان فارغ می‌کرد. از زمان اشکانیان یافته‌های فراوانی در دست نیست تنها اثری که از نساجی این دوره به‌دست آمده چند تکه پارچهٔ ابریشمی است که به‌همراه قطعه پارچه‌های بافته شده در چین، ضمن کشفیات ناحیهٔ لولان در منتهی‌الیه ایران خاوری امروز به دست آمده‌است.

به گفتهٔ اکثریت قریب به‌اتفاق پژوهشگران و مورخان، دورهٔ ساسانی یکی از درخشان‌ترین و گویاترین دوره‌ها از نظر بافندگی بوده‌است. مسعودی در کتاب مروج‌الذهب می‌نویسد: «نیمی از شوکت و عظمت این دوره را باید در توسعهٔ صنایع از جمله صنعت بافندگی جستجو کرد.» خوشبختانه بافته‌های این دوره به‌وفور در موزه‌ها و کلیساهای غربیان حفظ شده‌است. دکتر محمد حسن زکی در کتاب صنایع ایران بعد از اسلام درباره بافته‌های این دوره می‌گوید: «در این دوره، بافندگی ایران به اوج عظمت، ترقی و رونق خود رسید.

در دورهٔ اسلامی به سبب درگیری عمومی ایرانیان با اعراب و چند پارگی حکومت‌ها در دوره‌های مختلف، صنعت بافندگی از درخشندگی و پیشرفت افتاده بود و در بسیاری از دوره‌ها صنعت پارچه‌بافی چنان سیر نزولی می‌پیمود که گمان نمی‌رفت دیگر هرگز شکوفا شود. مهاجمان هم دلِ خوشی از تمدن و فرهنگ ایرانی نداشتند، با این همه صنعت پارچه‌بافی با ایستادگی هرچه تمام‌تر، بار دیگر خود را نمایان ساخت. هنرمندان این پیشهٔ ظریف با وجود آنکه بسیاری از خلفا، با خوار شمردن آن و این‌که جولاهگی شغل پستی است درصدد نابودی آن برآمدند، چنان کردند که پارچه‌بافان در زمرهٔ نجیب‌ترین، با اعتبارترین و اصلی‌ترین شاغلان به‌حساب آمدند.

دروران سلاجقه را باید دوران شکوفایی دوبارهٔ هنر ایران دانست. از آن دوره حدود ۵۰ تکه پارچه باقی‌مانده‌است که اوج هنر در آن‌ها دیده می‌شود. در این دوره پیچیده‌ترین و ظریف‌ترین نقشه‌ها بافته می‌شد. در این دوره بافت شطرنجی یک‌درمیان و دولا معمول‌تر بود و پارچه‌های دورو و اطلسی در کمال مهارت رایج بود.

لیزر پارچه و حکاکی روی پارچه :

در زمان های قدیم معمولا برای ثبت طرح و یا نوشته، حکاکی پارچه دستی و با استفاده از قالب های خاص صورت میگرفت و خبری از لیزر پارچه و حکاکی لیزر نبود.اما امروزه به پیشرفت روز افزون تکنولوژی و صنعت لیزر، حکاکی پارچه لیزری و با دستگاه های تمام اتوماتیک انجام میگردد. لیزر پارچه و یا همان حکاکی روی پارچه به وسیله لیزر به خاطر مزایای زیادی که دارد در صنعت نساجی کاربردهای متعددی پیدا کرده است.
به وسيله دستگاه ليزر روي پارچه می توان طرح‌هاي ظريف، متنوع و پيچيده ای را حكاكي کرد. البته که لیزر پارچه تنها به حکاکی پارچه محدود نمیشود و لیزر پارچه میتواند برش هم داشته باشد. اين نوع حكاكي و لیزر پارچه با استفاده از روش هاي سنتي امكانپذير نيست. در توليد مصنوعات چرمي مانند كفش، كيف، انواع البسه چرمي، دستكش، روكش مبلمان و … مي توان سطح چرم را با لیزر حكاكي نمود. برش بسیار ظریف روی انواع پارچه و چرم دست طراحان  و تولید کنندگان البسه  و محصولات مشابه را باز می گذارد تا با استفاده از تکنولوژی لیزر روی پارچه  محصولات متنوع تری را عرضه نمایند.

در روش های سنتی شما مجبور به استفاده از طرح های کلیشه ای یا دوختن طرح و لوگو خود بر روی پارجه بودین اما در روش لیزر پارچه این امر آسان گشته و فقط کافی است طرح وکتوری مورد نظر خود را به دستگاه لیزر بدهید تا به سادگی آن را برای شما حکاکی نماید. عدم نياز به الگوي قالب ثابت براي حکاکی لیزر یکی از مزایای این روش است. حکاکی پارچه با لیزر طیف خاصی از پارچه ها را پوشش میدهد پس بهتر است قبل از تهیه متریال با کارشناسان ما مشورت کنید.

پارچه :

لایه‌ای نرمش‌پذیر است که از شبکه‌ای از نخ‌ها و یا الیاف طبیعی یا مصنوعی تشکیل شده‌است؛ که نوع نخ‌ها و یاالیاف و ساختار و نحوه قرارگیری آن‌ها در کنار یکدیگر ساختمان پارچه و خصوصیات فیزیکی آن را بوجود می‌آوردپارچه را از روش‌های بافت تاری-پودی، بافت حلقوی(کش‌بافی یا قلاب بافی)، روشهای بی بافت، گره زدن تولید می‌شود.

پارچه‌ها از نظر مواد بکار رفته انواع گوناگون دارند از جمله پنبه‌ای (نخی)، پشمی، ابریشمی. غیره. به بخشی از بازار که پارچه‌فروشی‌ها در آن قرار دارند بازار بزازها گفته می‌شود.

برای نخستین بار پارچه پنبه‌ای در حدود ۱٬۹۰۰ پیش از میلاد توسط تمدن دره سند در آسیای جنوبی بافته

error: شما مجاز به کپی مطالب نمی باشید